تجربه دیگر کشورها نشان میدهد که رؤسای جمهور ممالک دیگر، حضور خود در اجلاسی همچون اجلاس سالانه سازمان ملل را ـ که هیچ گاه رئیسجمهور ایران آن را از دست نمیدهد ـ نیز لغو میکنند و با حضور در کشور در کنار مردم قرار میگیرند.
برای نمونه، سال گذشته، حامد کرزای، رئیسجمهور افغانستان به دلیل وجود مشکلی در افغانستان، اجلاس سالانه سازمان ملل را نیمهکاره رها کرد و به کشورش بازگشت و یا در انگلیس، سفر وزیر خارجه به دلیل گروگان گرفتن یکی از شهروندان لغو میشود.
اما در ایران، رئیسجمهور نه تنها به آن مناطق نمیرود، بلکه از کشور هم بیرون میشود، تا در اجلاسی شرکت کند که ملک عبدالله، هماهنگ کننده سیاستهای ضد ایرانی در منطقه قرار بگیرد.
باید گفت، بیگمان مردم مانند زمان جنگ و در برهههایی که ازز کمک دولت وقت ناامید شدهاند، خود بی هیچ تردیدی، امور را به دست خواهند گرفت و به کمک هموطنان آسیب دیده خود خواهند شتافت، ولی انتظار مردم را نمیتوان نادیده گرفت؛ آن هم از سوی دولتی که شعار مردمداری و مهرورزی را در دستور کار خود گذارده است. البته مهرورزی به همه انسانها که شعار رئیسجمهور است؛ اما ای کاش شامل حال این مردم مظلوم هم باشد؛ مردمی که گاه ولینعمت مسئولان هستند و به گاه حادثه فراموش میشوند.
هماکنون باید منتظر ماند و دید که آیا همراهی رئیسجمهور ایران با ملک عبدالله برای کشور سودمندتر خواهد بود یا ماندن وی در کشور و همراهی با مردم مظلوم و حادثه دیده؛ انتظاری طولانی نخواهد بود!
سلام....قبول باشه طاعاتتون
ممنون از حضورتون..شما لینک شدید
در پناه حق یا علی