وضعیت سلاح های اتمی در عصر ظهور

 وضعیت سلاح های اتمی در عصر ظهور

چشم امیدمان نه به سلاح اتمی و جنگ افزار نظامی ساخته دست بشر،بلکه به ید قدرت الهی و معجزه آخرین منجی عالم بشریت است که خواهد آمد و با حضور و ظهور خویش، طومار استکبار و عمال آن را درهم خواهد پیچید.حضرت مهدی (عج) وارث انبیاء الهی است و تمامی مواریث انبیاء دردست اوست و از آن‌ جمله، عصای موسی (ع) و سنگ معجزه آسای او که موسی (ع) لشکر خود را با آن تغذیه می‌فرمود، وبا داشتن این سنگ به هیچ انبار آذوغه وتدارکاتی نیاز نداشت.

 

حقیقت آن است که ایران اسلامی به عنوان پرچم‌دار عرصه مهدویت و زمینه‌ساز ظهور منجی، در عرصه‌های مختلف فکری و اجرایی، مبنایی جز اسلام ناب و تابناک و ارزش‌ها، منش‌ها و دست‌آوردهای اندیشگی و آموزه های ایمانی و اعتقادیش را به رسمیت نمی شناسد و بدان چشم امید نمی‌بندد.

در همه میادین مختلف از علم و فن‌آوری گرفته، تا سیاست، اقتصاد، فرهنگ و علم، این اسلام و آموزه های آن است که به ایران عزیز جهت می‌دهد و راه‌گشایی می‌کند.

ادامه مطلب ...

خروج دابة الارض قبل از قیامت و یا اشراط الساعة

«خُروج دابةالارض» به معنای بیرون آمدن جنبنده از زمین‏است. این‏پدیده هم در روایات شیعه و هم در روایات اهل سنّت، مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان «اَشراط السّاعة» و یکی از نشانه‏های نزدیک شدن قیامت یاد شده است. [1] .آنچه که این اتفاق را نزد شیعه مهم ساخته، روایاتی است که از «خروج دابةالارض» به عنوان رجعت امیرمؤمنان علی‏علیه السلام یاد کرده است.

 

امام باقرعلیه السلام فرموده است: «امام علی‏علیه السلام پس از ذکر اوصاف خود، فرمود:... من همان جنبنده‏ای هستم که با مردم سخن می‏گویم...». «...اِنّی... وَالدَّابَّةُ الَّتی تُکَلِّمُ النَّاسَ» [2] .؛
شیخ طوسی‏رحمه الله روایتی از پیامبرصلی الله علیه وآله، نقل کرده که آن حضرت فرمود: «عَشْرٌ قَبلَ السَّاعَةِ لابُدَّ مِنْها: السُّفْیانی وَالدَّجَّالُ وَالدُّخانُ وَالدَّابَةُ وَخُرُوجُ القائِمِ وَطُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِها وَنُزُولُ عیسی‏علیه السلام وَخَسفُ بِالمَشرِقِ وَخَسْفٌ بِجَزیرةِ العَرَبِ وَنارٌ تَخرُجُ مِنْ قَعْرِ عَدَنٍ تَسُوقُ الناسَ اِلَی المَحْشَرِ» [3] ؛ «به ناگزیر ده چیز قبل از قیامت رخ خواهد داد: سفیانی، دجّال، دود، دابة، خروج قائم، طلوع خورشید از مغربش، نزول عیسی بن مریم‏علیه السلام، خسف به مشرق، خسف به جزیرةالعرب و آتشی که از قعر عدن خارج می‏شود و مردم را به سوی محشر می‏برد».
درباره ماهیت دابة و خروج او - بویژه در میان اهل سنّت - سخن‏های فراوانی گفته و احتمالات بسیاری داده شده است. یکی از تفاسیر معاصر نیز درباره دابةالارض نوشته است:
«دابة» به معنای جنبنده و «ارض» به معنای «زمین» است. بر خلاف آنچه برخی می‏پندارند، دابه تنها به جنبندگان غیرانسان اطلاق نمی‏شود؛ بلکه مفهوم وسیعی دارد که انسان‏ها را نیز در بر می‏گیرد؛ چنان که در آیه 6 سوره «هود» می‏خوانیم: «وَما مِنْ دَابَّةٍ فِی الاَرْضِ اِلاَّ عَلَی اللَّهِ رِزْقُها...»؛ «هیچ جنبنده‏ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خدا است».
اما در مورد تطبیق این کلمه، بنای قرآن بر اجمال و ابهام بوده و تنها وصفی که برای آن ذکر کرده این است که با مردم سخن می‏گوید و افراد بی ایمان را اجمالاً مشخص می‏کند، ولی در روایات اسلامی و سخنان مفسران، بحث‏های فراوانی در این زمینه دیده می‏شود. در یک جمع بندی می‏توان آن را در دو تفسیر خلاصه کرد.
1 . گروهی آن را یک موجود جاندار و جنبنده غیرعادی از غیر جنس انسان، با شکل عجیب دانسته‏اند و برای آن عجایبی نقل کرده‏اند که شبیه خارق عادات و معجزه انبیا است. این جنبنده در آخِرُالزّمان ظاهر می‏شود و از کفر و ایمان سخن می‏گوید و منافقان را رسوا می‏سازد و بر آنها علامت می‏نهد.
2 . جمعی دیگر به پیروی از روایات متعددی که در این زمینه وارد شده، او را یک انسان می‏دانند؛ یک انسان فوق‏العاده، یک انسان متحرک و جنبنده و فعّال که یکی از کارهای اصلی‏اش جدا ساختن صفوف مسلمین از کفار و منافقان و علامت گذاری آنان است. حتی از بعضی روایات استفاده می‏شود که عصای موسی و خاتم سلیمان، با او است. می‏دانیم که عصای موسی، رمز قدرت و اعجاز، و خاتم سلیمان رمز حکومت و سلطه الهی است. بنابراین او یک انسان قدرتمند و افشاگر است.
در روایات متعددی، بر شخص امیرمؤمنان علی‏علیه السلام تطبیق شده است. (رجعت) در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق‏علیه السلام آمده است: «مردی به عمار یاسر گفت: آیه‏ای در قرآن است که فکر مرا پریشان ساخته و مرا در شک انداخته است! عمار گفت: کدام آیه؟ گفت: آیه «وَاِذا وَقَعَ القَوْلُ عَلَیْهِمْ اَخْرَجْنا لَهُمْ دابَةً مِنَ الاَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ...» [4]  این کدام جنبنده است؟ عمار گوید: به خدا سوگند من روی زمین نمی‏نشینم، غذا نمی‏خورم و آبی نمی‏نوشم تا «دابةُالاَرْض» را به تو نشان دهم. پس همراه آن مرد به خدمت حضرت علی‏علیه السلام آمد، در حالی که غذا می‏خورد - هنگامی که چشم امام‏علیه السلام به عمار افتاد، فرمود: بیا، عمار آمد و نشست و با امام‏علیه السلام غذا خورد.
آن مرد سخت در تعجّب فرو رفت و با ناباوری به این صحنه نگریست؛ چرا که عمار به او قول داده بود و قسم خورده بود که تا به وعده‏اش وفا نکند، غذا نخورد! گویی قول و قسم خود را فراموش کرده است!
هنگامی که عمار برخاست و با حضرت علی‏علیه السلام خداحافظی کرد، آن مرد رو به او کرد و گفت: عجیب است تو سوگند یاد کردی که غذا نخوری و آب ننوشی و بر زمین ننشینی، مگر اینکه «دابةالارض» را به من نشان دهی! عمار در جواب گفت: «من او را به تو نشان دادم اگر فهمیدی». [5] .

[1] ر.ک: علل‏الشرایع، ج 1، ص 73؛ کتاب الغیبة، 266؛ و المناقب، ج 3، ص 102، و اهل‏سنّت ر.ک: بیضاوی؛ انوارالتنزیل و اسرار التأویل؛ ذیل آیه 82 سوره نمل، ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج 6، ص 210. 
[2] کلینی، الکافی، ج 1، ص 198، ح 3. 
[3] شیخ‏ طوسی، کتاب‏الغیبة، ص436،ح426. 
[4] نمل (27)، آیه 82. 
[5] تفسیر نمونه، ج 15، ص 553 - 551. 

خروج عوف سلمی

یکی از نشانه‏های ظهور، خروج مردی به نام عوف سلمی از سمرقند است. وقتی به امام سجادعلیه السلام گفته شد، ظهور حضرت مهدی‏علیه السلام را توصیف و دلایل و نشانه‏های آن را ذکر فرمایید، حضرت فرمود: «قبل از ظهور او، خروج مردی خواهد بود که به او عوف سلمی گفته می‏شود. محل خروج او زمین جزیره و منزل او تکریت و مقتل او مسجد دمشق است».
«یَکُونُ ‏قَبْلَ خُرُوجِهِ‏ خُرُوجُ‏ رَجُلٍ یُقالُ لَهُ عَوْفُ ‏السَّلْمِیّ بِاَرْضِ الجَزیرَةِ وَیَکُونُ مَأْواهُ تَکْریتُ وَ قَتْلُهُ بِمَسْجِدِ دِمَشْقٍ...» [1] .

[1] کتاب الغیبة، ص 443.