متأسفانه برخی از رسانهها به قدری به بزرگنمایی و اسطوره سازی این فیلم پرداخته اند که فضای ایجاد شده به فرد اجازه هیچ شک و تردیدی در مورد «جدایی نادر از سیمین» نمیدهد. اما در حوزه اندیشه و نقادی، نباید از هیاهوهای کاذبی از این دست منفعل شد و چشم را بر حقایق بست. به هر حال فیلم اخیر اصغر فرهادی دارای مسائلی است که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت.
این فیلم نگاهی بسیار سطحی و خام به مسائل اجتماعی دارد که در یک زرورق به ظاهر زیبا پیچیده شده است. تمام حرف این فیلم یک جمله بسیار ساده و پیش پا افتاده بیش نیست؛ این که ایران جای مناسبی برای زندگی نیست. همین! این جمله در فیلم با پیچیدگی و بازیهای دراماتیک خاصی صورت نگرفته و خیلی ساده و سرراست بیان شده است.
فیلم با صحنه دادگاه طلاق یک زوج جوان آغاز میشود. دادگاهی که در آن سیمین از نادر طلاق میگیرد. او قصد دارد از کشور به خارج برود، اما شوهرش به خاطر شرایطی چون مسئولیت نگهداری از پدرش نمیخواهد با وی همراه شود. وقتی از سیمین درباره اصرارش برای خارج شدن از ایران سوال میشود، پاسخش این است که با پرورش یافتن فرزندش در ایران مخالف است. او درباره مشکل این شرایط سکوت میکند. اما این دیالوگها و سکوت معنادار زن یک تمهید دراماتیک و روانی جهت زمینه سازی ذهن مخاطب برای پذیرفتن سیاهی و نکبت جاری در جامعه ایران (به زعم فیلم) است.
در ادامه داستان این گونه پیش میرود که نادر یک زن را برای پرستاری از پدرش استخدام میکند. آن زن به دلیل فقر مالی این کار را پذیرفته و این مسئله را از شوهرش پنهان میکند. اما از سوی نادر با تهمت دزدی مواجه میشود و کشمکشهایی بین دو خانواده پیش میآید.
تم اصلی «جدایی نادر از سیمین» دروغ گویی است. این فیلم، ایرانیان را مردمی دروغگو معرفی میکند که به خاطر منافع خود حاضرند واقعیات را مخفی کنند. آنچنان که در این فیلم هر دو طرف دعوا –نادر و خانواده زن خدمتکار- برای این که دیگری را مغلوب کنند دروغ میگویند.
غم و اندوه و نفرت آدمها به یکدیگر در فیلم بیداد میکند؛ گویی همه با هم دشمن هستند و تنها کورسوی امیدشان به سرکیسه کردن یکدیگر است(!)
در این فیلم چهره ای به شدت منفی از قشر زحمتکش و مستضعف جامعه نمایش داده میشود. شوهر زن خدمتکار که دارای ظاهری مذهبی هم هست در این فیلم شمایلی روانی و خطرناک دارد.
دنیایی که «جدایی نادر از سیمین» به تصویر در آورده است،
باتلاقی است که حتی پناه بردن به خدا نیز نمیتواند انسان را از آن نجات دهد. انسانها تنها هستند و تنها درد است که یار و یاور بنی بشر است. زن خدمتکار یک فرد متدین است، اما زندگی خوب و آرامی ندارد. حتی او نیز دروغ میگوید. اصلا انگار که عامل همه بدبختیهایی که برای آدمهای درون فیلم پیش میآید را او به وجود آورده است. گرچه در پایان حاضر نمیشود بابت دروغ گویی خود پول را قبول کند، اما این پرهیز نه به خاطر اعتقاد راستین به پاکی و درستکاری که به دلیل وحشت از عواقب مادی و دنیایی خوردن مال حرام است. یکی از تفکرات استعماری و مبتذل درباره دین در زندگی بشر این است که ادیان با به وجود آوردن ترس از عقوبتهای دنیوی و اخروی، انسانها را از انجام خطا بر حذر میدارند. «جدایی نادر از سیمین» هم در پی دفاع از همین دیدگاه است. اما در دین اسلام، سلامت اقتصادی انسان یک اصل و حق است. مسلمانان به خاطر خدا و ضایع نشدن حق دیگران، نباید حقوق دیگران را زیر پا بگذارند.
اما در این فیلم روح عدالت خواهانه دین اسلام در حد یک خرافه تقلیل یافته است.
اما نکته جالب و قابل تأمل در این فیلم این است که از معدود شخصیتهای اصلی آن که اخلاق را رعایت میکند و دروغ نمیگوید، سیمین است. یعنی همان کسی که ایران را کشور مناسبی برای زندگی و پرورش نسل جدید نمیداند.
«جدایی نادر از سیمین» یک فیلم ضد خانواده محسوب میشود. در این أثر بر طبل جدایی آدمها از یکدیگر کوبیده میشود. فرهادی در فیلم اخیر خود نیز مانند کارهای قبلی اش بر بدبینی و شک و تردیدهای آدمها به یکدیگر صحه میگذارد. گویی فیلم به مخاطب خود تأکید میکند که هرگاه به فردی شک کردی، یقین کن که شکت واقعیت دارد! این مسئله تنها به این فیلم محدود نمیشود و در تمام آثار گذشته فرهادی، همه شک و تردیدها درست از آب درآمدند و نقیض آن اتفاق نیفتاد. این نوع تصویر سازی تأثیری منفی بر روابط انسانی و به خصوص سلامت و آرامش خانواده دارد. البته ناگفته پیداست که یکی از ریشههای جامعه ایرانی استحکام نهاد خانواده است و به همین دلیل نیز دشمنان کشور ما همواره در پی تضعیف خانواده در ایران هستند.
درحاشیهنمایش فیلم «جدایی نادر از سیمین» در داخل و خارج از کشور با حواشی قابل توجهی همراه بود. از جمله میتوان به تحلیلها و واکنشهای رسانههای خارجی به این فیلم اشاره کرد.
تحلیل «الحیات» و «السفیر» علیه «جدایی نادر از سیمین»
به عنوان مثال روزنامه الحیات چاپ لندن با اشاره به روابط انسانی منعکس شده در این فیلم نوشت: فیلمهای اخیر ایرانی [عرضه شده در جشنوارهها] بحرانهای اجتماعی و فکری موجود در ایران پس از انقلاب اسلامی را به تصویر میکشند و نهایتا شخصیتهای این فیلمها در برابر واقعیت سخت [و غیر منعطف] به ناامیدی میرسند.
نویسنده روزنامه الحیات سپس با اشاره به حوادث سال گذشته در ایران و مساله فتنه ۸۸ نگاه غلط موجود بر انقسام و جدایی طبقاتی را مبنای تحلیل خود از جامعه ایران قرار میدهد و تاکید میکند: فیلم جدید فرهادی اولین فیلمی است که به مطالعه طبقات اجتماعی در ایران میپردازد و این جدایی را به تصویر میکشد.
وی با اشاره به دیالوگهای فیلم «جدایی نادر از سیمین» و همچنین فعالیتهای فتنهگران در فیسبوک و شبکههای اجتماعی اقدام «سیمین» (لیلا حاتمی) برای بهدست آوردن حضانت فرزندش برای خروج از ایران را اقدام فیلم فرهادی در انعکاس واقعیتهای روزانه جامعه ایرانی! میداند و مینویسد: این امر برای [سیمین] که از طبقه متوسط ایران است بسیار طبیعی است!
نویسنده روزنامه الحیات همچنین به نقش راضیه در فیلم «جدایی نادر از سیمین» میپردازد و با اشاره به عدم ارائه چنین شخصیتهایی در فیلمهای ایرانی تاکید میکند: [راضیه] همچنان به فهم ابتدایی و ساده خود به دین پایبند است و به جریان محافظهکار تعلق دارد!
وی در ادامه با اشاره به داستان فیلم «جدایی نادر از سیمین» و مقایسه این فیلم با فیلم «درباره الی» مینویسد: هرچند سینماگران و کارگردانان ایرانی از ایجاد رابطه بین فیلمهای خود و حوادث جاری در ایران اجتناب میکنند، اما باید گفت دو فیلم اخیر فرهادی را نمیتوان از حوادث جاری ایران جدا کرد.
در همین حال دیگر روزنامهای که به فیلم «جدایی نادر از سیمین» پرداخته است روزنامه لبنانی السفیر چاپ بیروت است که ضمن گزارشی از جشنواره برلین و عدم حضور «جعفر پناهی» کارگردان فتنهگر کشور در این جشنواره، پیام وی به این جشنواره را یادآور میشود و مینویسد: پناهی گفت:.. منتظر تجسم آرزوهایم در فیلمهای شما هستم...
نویسنده روزنامه السفیر سپس تاکید میکند: آنچه پناهی از آرزوهایش گفت بدون شک در اثر هموطن او اصغر فرهادی منعکس شده است.
وی ادامه میدهد: فرهادی در «جدایی نادر از سیمین» بار دیگر چون «درباره الی» از طبقه متوسط ایران سخن میگوید که تحت نظام توتالیتر ایران قرار دارد!
نویسنده روزنامه السفیر همچنین با اشاره به حوادث فیلم «جدایی نادر از سیمین» تاکید میکند که فیلم فرهادی از فاجعهای غیرقابل پیشبینی در جامعه ایران سخن میگوید که از بمب اتمی ایران وحشتناکتر است و قربانی آن «دختر و جنین» است.
وی در نهایت تاکید میکند: فیلم جدید فرهادی تکمیل فیلم «درباره الی» است که جوانان ایرانی چه در ساحل و چه در قلب تهران را با زجرهای فراوان از فساد نظام ایران نشان میدهد.
عجیب است که با وجود این مسائل، مدیریت سینمایی دولت از این فیلم حمایت کرده و موفقیت آن در جشنواره برلین را تبریک گفت(!) همچنین صداوسیما در پخش تبلیغات این فیلم هیچ محدودیتی را در نظر نگرفته است(!)
این کارگردان که ساخته اخیرش مورد توجه فتنه گران قرار گرفت در پایان جلسه پیش اکران جدایی نادر از سیمین و در جلسه پرسش و پاسخ در جواب سوال یکی از حاضرین پیرامون اتفاقات حول این فیلم گفت: اینجا پاریسه!(تلاش سیمین برای خروج از ایران و ورود به بهشت ) ایران نیست( به عنوان مانع پیشرفت)، حرفت را راحت بزن(ایرانی ها همه ترسو هستند)، هر چی تو دلته بپرس(ایرانی ها همه دروغگو هستند)و
و فرد سوال کننده این بار راحت پرسید: نظرتان را میخواستم بپرسم راجع به حمایتی که جنبش سبز از فیلم شما کرد و فکر میکنید جنبش سبز در این زمان نیاز داشت که از فیلم شما حمایت کند؟
اصغر فرهادی که از سوال این مخاطب خوشحال شده بود، در پاسخ گفت: من فقط خیلی خوشحالم که جنبش سبز وجود دارد، همین برای من کافیست.
وی که فرصت را برای مطرح شدن دوباره مناسب دیده بود در ادامه افزود: خواهش میکنم عظمت جنبش سبز را در سطح فیلم هایی مثل فیلم های من پایین نیاورید(خودش هم میدونه فیلمش در برابر اخراجی ها هیچی نیست!). حتی اگر لطف میکنید و فکر میکنید که این فیلم عالی و فیلم خیلی خوبی است، جنبش سبز خیلی بزرگتر از آن است که درقالب چنین چیزهایی بگنجد!
با سلام،
من فکر میکنم این نوشته کمی با تعصب نوشته شده، چون در پاسخ به بخشی از گفته های شما، اصلاً من موافق نیستم که تم این فیلم دروغ گویی است! چون نکته اینجاست که این فیلم آدم بد یا حوب نداره و بازیگران همون آدمهای واقعی زندگی هستند، ممکنه در زندگیشون دروغ هایی بگن ولی مثلاً نادر اگر در جایی دروغ گفته، در مطب دکتر وقتی واقعاً مطمئن نیست که کبودی های بر روی بدن پدرش به خاطر سهل انگاری خدمتکار است به پزشک موضوع را بیان نمیکند و در جایی که ترمه(دخترش) را باید صدا بزند تا پیش قاضی برود به اون نمیگوید که قاضی چه سوالی از اون خواهد پرسید!!!
یا مثلاً شهاب حسینی در نقش خودش جایی میبنید که دروغ بگوید؟ شاید آدم با تعصب و تصمیمات بدون تامل در رفتارش غالب باشد ولی دروغ را نمیبینیم.
یا مثلاً در مورد خدمتکار که زمانی که پول بحث حلال و حرامش پیش می آید زبان میگشاید و... آیا اعتقاد دارید که آدم بدی است؟ اصلاً! اون انسان واقعی جامعه است! همیشه بیان میکند که چرا به من گفتی دزد! هیچ وقت نمیگوید که چرا بچه ی من را کشتی!!!
به هر جال این فیلم نقش راوی را دارد و در مصاجبه از اصغر فرهادی میخوانیم:
نکته اصلی این است که هیچ پیام یا بیانیهای نمیدهم! ارزشگذاری نمیکنم و موضع نمیگیرم بلکه کاملاٌ به تماشاگر وا میگذارم که چه برداشتی میکند.
صحبت برای این فیلم زیاد است ولی آنچه مسلم است بیان بدون تعصب موضوعات است، پس بهتر است ما هم بدون تعصب نگاه کنیم.
جدایی یه فیلمه متوسط بیش نیست
والا زندگی خودش مشکلات داره و نمیدونم هدفشون از طرحه دوباره این مسائل چیه؟
مثلا میخوان بگن ما همدرده مردم هستیم!!!!!
حالم بهم خورد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بخدا اقای فرهادی فراماسونه دمت گرم که اگاهم کردی
من این فیلم را بارها دیدم و بسیار لذت بردم. حتی حال که دوباره در بعضی سینماها اکران شده میخوام برم و اون را در سینما ببینم.
از همون بار اول که فیلم را دیدم فهمیدم با یه شاهکار سینمایی روبرو هستم.
الان هم بسیار خوشحالم که این فیلم در دنیا مطرح شد.
از نظر شما آقا مهرداد هم بسیار ممنونم. در واقع حرفی را که من میخواستم بزنم شما به زبون آوردید .